دانستنیهای جنسی,حل کردن مشکلات جنسی,مسایل زناشویی,مشکلات جنسی,راههای کسب اطلاعات جنسی,روابط زناشویی,آموزش مسائل جنسی,روابط جنسی,حل کردن مشکلات جنسی زوجین
مثلاً من در مطب خودم یک میز مربع دارم که چهار تا صندلی در اطراف آن است و با بیمار و همسر او دور همین میز می نشینم. یعنی می خواهم به او بگویم این جا با مطب یک جراح که یک میز مستطیل بزرگ اربابی دارد و دو تا صندلی رعیتی هم جلوی آن میز برای مریضش گذاشته است، خیلی فرق دارد.به مریض می گویم که بار اصلی درمان بر دوش شما و شوهرتان است. من فقط می توانم کلید گنج را به دست شما بدهم ولی این خود شما هستید که باید به غار بروید و گنج را از آن خود کنید. اگر تمرین های درمانی را انجام ندهید، فیلم های آموزشی را نبینید، کتاب های لازم را نخوانید، درمان پیش نمی رود و مشکل حل نمی شود. در روانپزشکی به طور کلی و در سکس تراپی به طور ویژه، این طور نیست که مریض مثل کسی که به چشم پزشک مراجعه کرده، دراز بکشد و چند قطره در چشم او بریزند و بعد چشمش را پانسمان کنند و او بی هیچ نقش و کنشی، خوب شود و سلامتش را بدست آورد.
حل کردن مشکلات جنسی زوجین
وقتی در مسایل زناشویی به مشکلی بر می خوریم، اولین قدم این است که مشکل را به رسمیت بشناسیم. خیلی ها هستند که اصلا نمی خواهند به موضوع فکر کنند چه برسد به این که به دنبال راه حلی برایش باشندیک زوج مراجعه کننده به کلینیک سلامت خانواده بیمارستان مصطفی خمینی، ۱۰ سال از ازدواجشان می گذشت و هنوز نتوانسته بودند با هم رابطه داشته باشند. برخلاف خیلی از زوج ها که این مساله ظرف چند ماه باعث جدایی شان می شود، آنها آن چنان به هم علاقه مند بودند که تصمیم گرفته بودند زندگی شان را به همین منوال با هم ادامه بدهند. حتی برای بچه دار شدن IVF کرده بودند و موفق نشده بودند.
چه کسی مسئول این اتفاق است؟ چه کسی باید به زوجی که می خواهند زندگی شان را زیر یک سقف آغاز کنند یاد بدهد چطور باید با هم رفتار کنند؟ اگر مشکلی پیش بیاید به چه کسی باید مراجعه کنند؟ به پزشکان عمومی که در طول۷ سال تحصیل و درس های جورواجور، از انگل شناسی گرفته تا پزشکی قانونی، حتی یک کلمه هم از سلامت جنسی به گوششان نمی خورد؟به متخصصان زنان و زایمان یا متخصصان ارولوژی؟ آنها می دانند با این بیماران چه باید بکنند؟ مگر مرکز ناباروری ای که آن زوج در آنجا IVF کرده بودند پر از همین متخصصان نبوده؟ اصلا چند پزشک عمومی، متخصص زنان، متخصص ارولوژی، روان پزشک یا روان شناس در کل ایران هستند که در این زمینه ها واقعا می توانند به مراجعانشان کمک کنند؟
اصولا در این روزگار، آیا کسی خودش را مسئول آموزش به دخترها و پسرهای جوانی می داند که می خواهند وارد دنیایی جدید شوند، که دست کمی از سرزمین عجایب برایشان ندارد ؟ زندگی مشترک، چی کم دارد از آن سرزمین عجایب؟ و این که گمان کنیم نباید با بچه هایمان در این باره حرف بزنیم، که نکند پرده های حیا دریده شود، یا نکند بچه ها سر و گوششان بجنبد؛ و همه چیز را می سپاریم به دست تقدیر، که کدام دوست یا کدام وب سایت یا کدام کتاب، چه اطلاعات درست یا غلطی به بچه هایمان بدهد؛ آیا مشکلی را حل کرده؟ یا هزار مشکل به وجود آورده؟
بزرگترین کمک خانواده ها به پسر یا دختر جوانی که می خواهد ازدواج کند، این است که چانه بزنند و مهریه را بالا و پایین کنند، یا پولی بگذارند وسط برای خرج و مخارج مراسم های نامزدی و عروسی؛ و همیشه هم دلشان خوش باشد که برای دلبندم چنان جشنی گرفتم که فلانی انگشت به دهان ماند و بهمانی چشمش درآمد.گناهی هم شاید کسی ندارد. به پدرها و مادرها، چه کسی چیزی آموخته که آنها به فرزندانشان بیاموزند؟ حلقه به حلقه به زنجیره نادانی اضافه می شود. اما فراموش نکنیم که این نادانی ها، چیزی از مسئولیت ما به عنوان پدر و مادر، یا معلم یا مقام حکومتی کم نمی کند.
«تغییر کنیم»
قدم اول: از خودمان خجالت نکشیم
وقتی در مسایل زناشویی به مشکلی بر می خوریم، اولین قدم این است که مشکل را به رسمیت بشناسیم. خیلی ها هستند که اصلا نمی خواهند به موضوع فکر کنند چه برسد به این که به دنبال راه حلی برایش باشند! مسایل زناشویی مهم اند. نباید نادیده شان گرفت. گاهی مثل یک گلوله برفی، یک مساله کوچک با گذشت زمان بزرگ و بزرگ تر می شود و حتی یک ازدواج را به بن بست می رساند.
قدم دوم: از همسرمان خجالت نکشیم
همسر هر فرد، نزدیک ترین فرد به او باید باشد. اینکه تصور کنیم بعضی مسایل را نباید گفت چون حریم ها شکسته می شود، حرف درستی است؛ اما مصداق آن مسایل جنسی نیست. البته روش بیان مساله مهم است. حتی بهترین حرف ها را اگر جور بدی بگوییم، ممکن است فاجعه به بار بیاورد. در مسایل زناشویی هم باید با بیانی کاملا محترمانه و با لحنی مثبت، نه سرزنش آمیز یا با نیش و کنایه، مساله را با همسر در میان گذاشت.
قدم سوم: از مشاور خجالت نکشیم
تعداد پزشکان یا روان شناسانی که در درمان مشکلات جنسی تبحر داشته باشند زیاد نیست. اما دلیل نمی شود که دنبالشان نگردید. مهم این است که شما و همسرتان اراده داشته باشید برای حل مساله. اگر بخواهید که حل شود، اگر برایش وقت و انرژی بگذارید، بالاخره حل می شود. ممکن است اولین مشاور نتواند کمک کند؛ اما نباید ناامید شوید. در کشور ما و حتی در همه دنیا، سکس تراپی رشته ای جدید است. در حوزه مشاوره سلامت جنسی، آدم های باتجربه کم اند؛ اما نایاب نیستند. اگر یکی شان را پیدا کردید، به او اعتماد کنید و بدانید درمان اغلب این مشکلات ساده است، اما زمان می برد.
*ناتوانی یا اختلال جنسی در زنان چند نوع است؟
اختلال جنسی در زنان به انواع زیر تقسیم می شود:
۱- اختلال کمبود میل جنسی یا سردمزاجی زنان.
۲ اختلال بیزاری یا تنفر جنسی. این اختلال شدیدتر از اختلال قبلی است.
۳- اختلال در برانگیختگی جنسی. در این حالت فرد واجد میل جنسی است اما برانگیخته نمی شود.
۴- هراس از آلت. این اختلال، اختلالی اضطرابی است که در آن فرد به شدت از آمیزش می ترسد، درحین آمیزش تمام عضلات شکم، ران، دست و پای او جمع می شود و به مرد اجازه آمیزش را نمی دهد.
۵- واژینیسموس. این اختلال شبیه اختلال قبلی است. در این حالت، عضلات دست و پا و شکم شل است ولی عضله ابتدایی واژن مسدود و منقبض است و این انقباض مانع از دخول می شود.
۶- آمیزش دردناک. این اختلال در اثر برانگیخته نشدن درست خانم و یا تعارضات خانم با همسرش در زندگی زناشویی و یا ناشی از مشکلاتی است که زن از کودکی با آمیزش جنسی داشته است. در این حالت، آمیزش برای خانم بسیار دردناک و ناخوشایند می شود.
۷- اختلالِ نرسیدن به ارگاسم. این اختلال بسیار شایع است و شاید شایع تررین اختلال جنسی خانم ها باشد. این اختلال در کشور ما نسبت به کشورهای غربی و جتی کشورهایی مثل کره و چین و ژاپن رواج بیشتری دارد.کلاً این اختلال در خاورمیانه شیوع گسترده تری نسبت به جهان غرب و بسیاری از مناطق دیگر جهان دارد. علت آن هم آموزه های تعصب آمیز است که اجازه نمی دهد خانم ها به اوج لذت جنسی برسند و بعد از مدتی نسبت به رابطه جنسی سرد و نفرت زده می شون و حتی از همسر خودشان هم دلزده می شوند که چرا او به ارگاسم می رسد ولی من به ارگاسم نمی رسم.
۸- اختلال سردرد بعد از آمیزش. در این حالت، فرد بعد از آمیزش دچار سردرد، انقباض های عضلانی ناحیه سر، سرگیجه، تهوع می شود.
۹- اختلال ملال بعد از آمیزش. در این حالت، زن پس از آمیزش دچار افسردگی و اندوه می شود و ممکن است گریه کند و دچار غم شدید شود.این ها اختلالات جنسی خانم هاست.
*حادترین اختلال در بین این اختلالات نه گانه کدام است؟
بیزاری جنسی از همه حادتر است و درمانش هم از همه شدیدتر است؛ چون فرد نه تنها تمایلی به نزدیکی ندارد بلکه از آن بیزار است. ممکن است علت این اختلال، سوءاستفاده های جنسی در کودکی باشد. تجاوز و کودک آزاری حتی توسط محارم و یا آموزه های سخت و متعصبانه در خانواده، می تواند علت این اختلال باشد.مثلاً در خانواده ای که سه تا عمه میانسال ازدواج نکرده حضور دارند، یک دختر کم سن و سال در اثر تلقینات این سه تا عمه، می تواند دچار بیزاری جنسی شود ؛ من خودم چنین بیماری داشتم.
گاهی نیز آموزه هایی که موجب خشم زن نسبت به نزدیکی می شوند، می توانند علت این حالت باشند. مثلاً ممکن است یک زن ، مقاربت را نشانه بیچارگی و تحقیر و تسلیم و ستم پذیری اش بداند! چنین باورهایی می تواند به خشم از نزدیکی و بیزاری جنسی منجر شود. ارتباط ناخوشایند با همسر و یا دعواهای خانوادگی و اختلافات زناشویی هم به صورت ثانویه ممکن است موجب بیزاری جنسی شوند. انزجار جنسی سخت ترین و حادترین نوع اختلال جنسی در زنان است. به طور کلی هر چه اختلال جنسی در مرحله آغازین تری از نزدیکی رخ دهد، حادتر و درمانش دشوارتر است. مثلاً درمانِ اختلالِ ملال و سردردِ بعد از آمیزش آسان تر از اختلال نرسیدن به ارگاسم و درمان این یکی آسان تر از اختلالات برانگیخته نشدن است.
دوره آمیزش به چهار مرحله تقسیم می شود: ۱- میل جنسی ۲- برانگیختگی جنسی ۳- اورگاسم ۴- فرونشینی. فرونشینی در مرد و زن تفاوت هایی دارد. فرونشینی در مرد با دوره ای از بی پاسخی همراه است که بسته به سن و سال، وضعیت روحی و ژنتیک مرد ممکن است از یک ربع تا حتی چند روز باشد. مرد پس از رسیدن به ارگاسم، تا مدتی توانایی نعوظ دوباره را از دست می دهد ولی چنین حالتی در خانم ها وجود ندارد. زنان پس از یک ارگاسم بلافاصله می توانند وارد یک ارگاسم دیگر شوند و حداقل سه تا چهار ارگاسم پشت سر هم را می توانند تجربه کنند ولی چنین ویژگی ای در مردها وجود ندارد. بنابراین برخی معتقدند میل جنسی در زنان خیلی قوی تر از مردان است.
بیزاری جنسی و هراس از آلت دقیقاً چه تفاوتی با هم دارند؟
هراس از آلت ناشی از این است که خانم در ناخودآگاه خودش احساس می کند که اگر نزدیکی کند، اعضاء و جوارحش زخمی و خدشه دارد می کند و مثلاً او را می کُشد.هراس از آلت در جامعه ما و کلاً در خاورمیانه، خیلی شایع است. در دبیرستان ها و مدارس راهنمایی، افسانه هایی ورد زبان دختران است که مثلاً عمه فلانی ازدواج کرد و کارش به اورژانس کشید، خاله فلانی شب اول ازدواج داشت می مرد و او را بردند بیمارستان و بخیه اش زدند و … این افسانه ها سال ها در ذهن دختران ما می ماند و آنها با این تصورات بزرگ می شوند و ازدواج می کنند ولی او در خیلی از موارد نمی توانند با این افسانه ها کنار بیاید و آنها را از ذهن خود دور بریزند.
درمان این مشکل آسان است؟ و اصلاً چگونه است؟
درمانش خیلی آسان است. ما اطلاعاتی عینی به بیمار می دهیم. مثلاً اطلس آناتومی و وضعیت عضلات آلت و واژن را به فرد نشان می دهیم تا بیمار بداند که هیچ عضله یا استخوانی در آلت مرد وجود ندارد و فقط خون است که موجب نعوظ آلت مردانه می شود. ما این ها را به بیمار یادآور می شویم و او بر اساس جدول تمریناتی که به او می دهیم، تمرین های ویژه ای انجام می دهد. این مشکل در عرض ۷ هفته قابل درمان است.
سردمزاجی در زنان بیشتر علل روانی دارد یا فیزیولوژیک و بیولوژیک؟
غالباً علل روانی دارد. اختلال جنسی به طور کلی ممکن است اولیه یا ثانویه باشد. اختلال اولیه از ابتدای آمیزش جنسی وجود دارد. اختلال ثانویه یعنی فرد تا مدت ها در نزدیکی جنسی مشکلی نداشته و اختلالش مثلاً از شش ماه پیش شروع شده است. دانستن اینکه اختلال جنسی اولیه است یا ثانویه، و دیگر اینکه فقط معطوف به شوهر است یا کلاً در رابطه با هر جنس مخالفی وجود دارد، در درمان اختلال جنسی زنان مهم است.
در این موارد آموزه های متعصبانه و سخت گیرانه دوران کودکی و نوجوانی، احتمال سوءاستفاده جنسی و جسمی، یعنی دستمالی شدن دختر توسط پسردایی، پسر عمه، پسرعمو، پسرخاله، برادر، پدر، عمو، دایی – که متاسفانه در کشور ما نیز شایع است – و نیز موارد دیگری مثل مردستیزی، ازدواج تحمیلی و یا اختلافات زناشویی، که حتی می تواند شامل تعیین مهریه و خرید جهیزیه و خریدن یا اجاره کردن خانه مناسب زندگی، می تواند به سردمزاجی زن بینجامد.
درمان سردمزاجی دشوار نیست ولی درمانگر برای درمان سردمزاجی و یا بیزاری جنسی، که اختلالات اولیه محسوب می شوند، باید باورهایی را در ذهن خانم ها بشکند. بنابراین شخصیت درمانگر یا مشاور نقش بسیار تعیین کننده ای در سکس تراپی دارد.اگر بیمار به لحاظ شخصیتی درونگرا و شرمگین باشد و به توضیحات اندک بسنده کند، درمان آن طور که باید پیش نمی رود؛ چون یک سری باورهای نادرست و طرح واره های شناختی غلط و نیز یکسری تعصبات و نادانی ها باید در جلسه آغازین شکسته شود تا بیمار راغب شود که تمرینات توصیه شده از سوی درمانگر را انجام دهد. گاهی حتی اتوریته و اقتدار زیادی در جلسه اول باید اعمال شود تا بیمار انگیزه درمان را بدست آورد.
*انگیزه درمان را چطور می توان افزایش داد؟
مثلاً من در مطب خودم یک میز مربع دارم که چهار تا صندلی در اطراف آن است و با بیمار و همسر او دور همین میز می نشینم. یعنی می خواهم به او بگویم این جا با مطب یک جراح که یک میز مستطیل بزرگ اربابی دارد و دو تا صندلی رعیتی هم جلوی آن میز برای مریضش گذاشته است، خیلی فرق دارد.به مریض می گویم که بار اصلی درمان بر دوش شما و شوهرتان است. من فقط می توانم کلید گنج را به دست شما بدهم ولی این خود شما هستید که باید به غار بروید و گنج را از آن خود کنید. اگر تمرین های درمانی را انجام ندهید، فیلم های آموزشی را نبینید، کتاب های لازم را نخوانید، درمان پیش نمی رود و مشکل حل نمی شود. در روانپزشکی به طور کلی و در سکس تراپی به طور ویژه، این طور نیست که مریض مثل کسی که به چشم پزشک مراجعه کرده، دراز بکشد و چند قطره در چشم او بریزند و بعد چشمش را پانسمان کنند و او بی هیچ نقش و کنشی، خوب شود و سلامتش را بدست آورد.
آمیزش دردناک چطور؟ این اختلال معمولاً بعد از ازدواج ایجاد می شود یا از قبل وجود دارد؟
بستگی به اولیه یا ثانویه بودن اختلال دارد. در مواردی که اختلال اولیه است، ماجرا به پیش از ازدواج بازمی گردد ولی وقتی این اختلال ثانویه است، در اغلب موارد، مشکل ناشی از دوران پس از ازدواج است. یعنی مشکلاتی که بین زن و شوهر ایجاد شده، در ایجاد این اختلال موثر بوده است.حتی نارضایتی زن از میزان نفقه و خرجی نیز می تواند موجب اختلال آمیزش دردناک شود. وقتی که آقا از چشم خانم بیفتد، ممکن است آمیزش دردناک شود.*یائسگی چه رابطه ای با اختلالات جنسی زنان دارد؟ و اگر رابطه ای دارد، بیشتر به کدام اختلال منجر می شود؟یائسگی قطعاً بر کارکرد جنسی زنان تاثیر دارد. پس از یائسگی انواع اختلالات ممکن است در زنان حادث شود که شایع ترین آنها کمبود میل جنسی، برانگیخته نشدن، آمیزش دردناک و حتی به ارگاسم نرسیدن است.
این مشکلات زنان یائسه، راه حلی هم دارد؟
قبلاً برای رفع این مشکلات، جایگزینی هورمون صورت می گرفت ولی الان به دلیل بالارفتن آمار سرطان در زنان، این تردید پیش آمده است که آیا جایگزینی هورمون کار درستی است یا نه؟ در این باره اختلاف نظر زیادی بین متخصصان زنان و زایمان وجود دارد. به هر حال، یائسگی از حیث ایجاد اختلال جنسی در زنان، قطعاً مشکل ساز است.
در جامعه ایران واکنش مردها به اختلال جنسی همسرشان معمولا چیست؟
مشکلات جنسی زنان در بسیاری از موارد منجر به فروپاشی خانواده می شود اما این فروپاشی به صورت غیرمستقیم رخ می دهد. یعنی مشکلات جنسی زن، مرد را به بیرون خانواده سوق می دهد. مرد اگر نتواند آمیزش جنسی داشته باشد، دچار مشکل در ناحیه های بیضه و پروستات شده و همچنین دچار افسردگی و یا پرخاشگری می شود.بعضی مردان بیرون از خانواده با زن دیگری وارد رابطه می شوند و در بسیاری از موارد، همسر آنها پس از اینکه متوجه این امر می شود، طغیان می کند و و زن و شوهر کارشان به جدایی و طلاق می کشد.
مرد با همسرش که ناتوانی جنسی دارد، چگونه باید رفتار کند؟
مرد پیش از هر چیز، باید همسرش را درک کرده و او را حمایت کند. من همیشه به مردها می گویم هر مردی اگر رستم دستان هم باشد، در طول چهل سال حداقل چهار تا هشت بار و هر بار چهار تا هشت هفته ممکن است دچار اختلال جنسی جدی شود.مرد باید بداند همان طور که این مشکل گریبانگیر خودش می شود، همسر او نیز ممکن است با چنین مشکلی مواجه شود.افسردگی در زنان دو برابر مردان است. اضطراب در زنان دو-سه برابر مردان است. زنان فراز و فرودهای هورمونی دارند و در دوران بارداری و نیز پس از زایمان، تالمات روحی و روانی خاص خودشان را دارند و در این دوره ها ممکن است دچار مشکل اختلال جنسی شوند.
اختلال جنسی در پی مشکل روحی، امری طبیعی است. مرد باید همسرش را درک کند، از او حمایت کند و او را متهم به کم لطفی و مایه نگذاشتن از خودش در رابطه زناشویی نکند؛ چرا که زن در چنین وضعی قطعاً خودش این اندوه و نگرانی را دارد که در اثر ناتوانی او، زندگی اش در معرض خطر است.مرد باید همسرش را نزد سکس تراپیست ببرد. هم اکنون دوازده نفر روانپزشک، یک نفر متخصص مامایی و دو نفر روانشناس در ایران وجود دارند که درمانگر جنسی هستند. این پانزده نفر آدم های شناخته شده ای هستند که متاسفانه همگی در تهران هستند. اما این به این معنا نیست که متخصصان اعصاب و روان، اورولوژی و زنان و زایمان در شهرستان ها، نمی توانند به حل مشکلات جنسی زنان کمک کنند.
به هر حال، بهتر است زن و شوهر به جای مراجعه به مشاوران و روانشناسان گوناگون، هر چه سریعتر به یک پزشک مراجعه کنند؛ زیرا مشکلات جنسی با فیزیولوژی و آناتومی پیوند خیلی نزدیکی دارد و روانشناسان و مشاوران در طول دوران تحصیلشان فیزیولوژی و آناتومی را مطالعه نمی کنند. اما پزشکان و ماماها، این مباحث را مطالعه کنند.مرد باید هر چه زودتر همسرش را به یک سکس تراپیست برساند، با او در جلسات درمانی شرکت کند، همسرش را تشویق کند که تمرین ها را انجام دهد، بار درمان را بر دوش همسر بگذارد ولی در تمامی مراحل درمان حامی و پشتیبان همسرش باشد.